برخی بر این باورند که خلاقیت یک ویژگی ژنتیکی است که اصولا قابل یادگیری نیست. اما در مقابل، گروهی هم معتقدند که همه خلاق زاده می‌شوند و به تدریج رفتار غیرخلاقانه آموخته می‌شود. اگر بپذیریم که خلاقیت مهارتی برای ایجاد ایده جدید است در این صورت این مهارت قابل آموختن است و زمانی خلاقیت رخ می‌دهد که فرد آماده می‌شود تا روش فکری خود را عوض کند، آنچه را که تا کنون به آن می‌اندیشیده کنار بگذارد، و دیدگاه یا روش تازه‌ای را برای تفکر بیابد که دیگران تا آن لحظه به آن نپرداخته‌اند یا از آن غافل بوده‌اند. حتماً پیگیری و پیشتکار از جمله عوامل کمک‌کننده است اما هوش و توانایی اندیشیدن به سبب خاص ضرورت داشته و به هر حال به زمان هم نیاز است تا این ایده در ذهن خوب پرورانده شود.
اما در اینجا قصد نداریم به خلاقیت فردی بپردازیم هر چند که اهمیت دارد. هدف این است که چگونه در یک تیم کوچک و متمرکز بتوانیم در کنار هم و با استفاده از تکنیک بارش افکار خلاقیت گروهی را تمرین کنیم و اندیشه‌ورزی گروهی را تبدیل به ایده‌ای تازه کنیم که ابتکاری و شدنی باشد و در این صورت نوآوری را تجربه کنیم.
برای این کار، اعضای تیم باید به هم اعتماد کنند و با حس عمیقی از وفاداری و در فضایی مفرح و به دور از استرس و با روحیه همکاری و همراهی، بارش افکار را در همان زمینه خاص که اعضای تیم به آن اشراف دارند آغاز کنند. با تعامل مداوم و با به اشتراک‌گذاری ایده‌های خام، به‌تدریج خلاقیت و نوآوری تیمی به اوج خود می‌رسد.
برای یک بارش افکار مؤثر در یک تیم متمرکز باید یاد بگیریم که خسته نشویم، اندیشه‌های یکدیگر را قضاوت نکنیم و تا می‌توانیم دسته‌بندی کرده و ایده‌ها را در هم ترکیب کنیم، و از ایده‌های غیرمعمول استقبال کنیم.
اگر آماده‌اید، تیم خود را شکل دهید.

سعید نوری نشاط
منتور رویداد کلیماتون 1401